تیز و هیاهو!
داشتم روزنامه میخواندم. آمریکا باز هم برای ایران خط و نشان کشیده و کلی هارت و پورت کرده بود. خندهام گرفت. گفت: واسه چی میخندی؟ و سرک کشید به روزنامه و جایی که مطالعه میکردم. با تعجب گفت: به این میخندی؟ من وقتی یه خبر این جوری میخونم. موهای بدنم سیخ میشه.
بیشتر خندهام گرفت.
گفت: خب حالا کجاش خندهداره. بگو ما هم...
گفتم: داشتم اینو میخوندم لطیفهای یادم اومد، زود واسه خودم تعریفش کردم خندهام گرفت.
- خب چی بود؟
- یه خرده بیادبی داره.
- یه خرده یعنی چقدر؟
- زیاد نیست.
- اشکال نداره بگو.
- یه روز یکی تو جنگل یهو با یه شیر رو به رو میشه. شروع میکنه به داد و هوار کردن و همزمان و پشت سر هم تیز میده. یه نفر اونو میبینه میگه واسه چی داد و فریاد میکنی؟ میگه واسه این که شیر بترسه. میگه خب واسه چی تیز میدی؟ میگه آخه خودم هم میترسم!
- وقتی نگاهش کردم دستش روی شکمش بود و از خنده موهایش سیخ شده بود!
کلمات کلیدی :